باطن انسان به دنبال دیدگاهی است که بیشترین رضایت الهی را کسب کند
ucgen

باطن انسان به دنبال دیدگاهی است که بیشترین رضایت الهی را کسب کند

2237

انسانی که به باطن و فطرت خود رجوع می کند به همانگونه که در قرآن ذکر شده است ،  با دقت و وسواس زیادی به دنبال تحصیل رضایت الهی است. او همواره بدین گونه فکر می کند که "من چگونه می توانم

بیشترین رضایت الهی را کسب کنم "  . او هیچگاه به دنبال کسب رضایت و تائید افراد دیگر نیست  و هرگز به موقعیت و مقام خود نمی اندیشد. او کاملا رو به سوی خدا گرایش دارد.

از طرف دیگر ، برخی افراد مذهبی هستند که از باطن و عمیقا به مذهب روی نیاورده اند بلکه همان گونه که نیاکان واجدادشان توسط سنت و آداب به آنان آموخته اند ، رفتار می کنند. آنها عبادت می کنند ، آدابی را که حفظ کرده اند به جا می آورند و به این حد قانع می شوند . اما غیر ممکن است که به اخلاق و سیرت دینی بدون استفاده از باطن دست یافت. چنین افرادی شیوه زندگی را که به نظر می آید "منطبق با مذهب " باشد فقط برای این برگزیده اند که به زندگی اینچنینی عادت کرده اند و یا اینکه نمی خواهند به شیوه مخالف با جامعه ای که در آن زندگی می کنند ، زندگی کنند. بنابراین ، چنین افرادی منطق "بهترین کاری که برای خدا می توانم انجام دهم " را کنار گذاشته و منطق "چه کار دیگری می توانم انجام دهم تا مردم  مرا فردی مذهبی بپندارند" را انتخاب کرده اند.

انسانی که به باطن خود توجه دارد به این فکر می کند که چگونه عبادات و فعالیت های روزانه خود را به بهترین شیوه ممکن انجام دهد. او تلاش می کند تا جائی که نیرو دارد و ذهنش یاری می کند ، بیشترین و بهترین استفاده از را از همه چیز ببرد تا این که مبادا هرگونه دیدگاه یا کلام او خطری را در روز قیامت متوجه او نماید. زیرا که او می داند در دنیای دیگر او بایستی جوابگوی اعمالش باشد. چنین است که خداوند به مردم در این خصوص هشدار می دهد و می فرماید :

"نماز را بر پا دارید و زکات را ادا کنید و هر کار خیری را برای خود از پیش می فرستید، آن را نزد خدا در سرای دیگر خواهید یافت ، براستی خداوند به اعمال شما بیناست "-سوره بقره آیه 110

نمونه افرادی را که بهترین و بیشترین را در اعمال روزانه خود جستجو می کنند می توان در قرآن در فرامین نظیر امر به گفتن بهترین سخنان و کلام به افرادی که ایمان آورنده اند ، یافت :

"به بندگانم بگو : سخنی بگوئید که بهترین باشد.چرا که شیطان بواسطه سخنان ناموزون میان آنها فساد و فتنه می کند، همیشه شیطان دشمن آشکاری برای انسان بوده است."-سوره اسرا –آیه 53

کسانی که از این فرمان خداوند آگاه هستند بهترین سخنان را با استفاده از باطن و فطرت خود خواهند گفت. آنها هیچگاه بدون توجه و احتیاط اولین چیزی را که به ذهنشان برسد ، به زبان نخواهند آورد و با این حال تاثیرگذارترین و گیراترین سخنان را خواهند گفت و مراقبت مخصوص به عمل خواهند آورد که  افراد دیگر را  آزرده نکنند و به آنها توهین نکنند. آنها کلماتی را بر خواهند گزید که فکر می کنند رضایت خداوند را بیشتر را جلب می کند و از باطن و فطرت خود به عنوان یک کلید برای انجام آن استفاده خواهند کرد.

در یک آیه دیگر ، خداوند بر اساس میزان پایبندی به دین ، مردم را به سه گروه تقسیم می کند :

"سپس این کتاب آسمانی را به گروهی از بندگان برگزیده خود به میراث دادیم ، اما از میان آنها عده ای برخود ستم کردند و عده ای میانه رو بودند و گروهی به اذن خدا در نیکیها از همه پیشی گرفتند و این همان فضیلت بزرگ است"-سوره فاطر آیه 32

همانگونه که در آیه روشن شده ، برخی افراد به اخلاق و سیرت دینی اعتقاد ندارند و برخی از آنها در میان و بینا بین قرار دارند زیرا که آنها قادر نیستند از باطن و فطرت خوده بیشترین استفاده را ببرند. و بنابراین آنها از تمامی چیزهائی که فطرت آنها به آنها می گویند تبعیت نمی کنند ، بلکه برخی را رعایت می کنند. آنها ممکن که از پیروی فطرتشان سرباز بزنند زمانی که با منافعشان در تضاد باشد. به عنوان مثال ، آنها تنها بخشی از زمان خود را به مذهب اختصاص می دهند آن هم در زمانی که آنها تمامی امکانات برای استفاده از زمان و وسایل را در اختیار دارند. آنها تلاش جدی برای گسترش اسلام و اخلاق خوب میان مردم به عمل نمی آورند. آنها خود را از لحاظ ایمانی کامل می بینند  و همین که عبادات را انجام دهند و حلال و حرام را رعایت کنند برایشان کفایت می کند. اما ، با وجدان ترین راه برای زندگی ، انتخاب و انجام صحیح ترین و زیباترین رفتار برگرفته از مجموعه صحیحی از دیدگاههاست. خداوند نیز کسانی را که از بهترین کلمات در قرآن پیروی می کنند ، تحسین می کند :

"همان کسانیکه سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند ، آنان کسانی هستند که خدا هدایتشان کرده  ، و آنها خردمندانند."-سوره زمر آیه 18

گروه سوم شامل کسانی است که برای بدست آوردن رفتار بهتر و نیکوتر تلاش می کنند و بنابراین چنین افرادی از باطن و فطرت خود بیشترین بهره را می برند.

و علاوه بر این ، آنها برای انجام کارهای خوب با یکدیگر رقابت می کنند. آنها خود را درگیر هرگونه خدمت رسانی و کارهای خیر می کنند. آنها هرگز منتظر کس دیگر نمی مانند تا کارها را انجام دهد بلکه برعکس ، آنها بر دیگران در انجام کارها ،  پیشی می گیرند . باطن و فطرت آنها هرگز به کمتر راضی نمی شود درحالی که آنها بتوانند بهتر عمل کنند.

نمونه دیگر از انتخاب بهترین گزینه در سوره نسا ذکر شده است. در این سوره ، خداوند به ما فرمان میدهد امور را به کسانی بسپاریم که دارای توانائی واختیار در رابطه با آن هستند :

"خداوند به شما فرمان می دهد که امانتها را به صاحبانش بدهید ، و هنگامی که میان مردم داوری می کنید به عدالت داوری کنید ، خداوند اندرزهای خوبی به شما می دهد. خداوند شنوا و بیناست."-سوره نسا آیه 58

چیزی که سپرده می شود می تواند یک کار ، یک مسئولیت و یا چیزی که دارای ارزش است و بایستی از آن محافظت شود، باشد. بعنوان مثال ، اگر چیزی که به امانت سپرده می شود اسباب و وسائل باشد در آن صورت سپردن آن به امانت به دقیقترین ، صادق ترین و منصف ترین افراد ، بهترین عمل به این آیه خواهد بود. در جائیکه یک کار یا مسئولیتی داده می شود ، عالمترین و با تجربه ترین فرد ، و بطور خلاصه فردی بایستی انتخاب شود که بتواند این مسئولیت را تا انتهای آن به بهترین شکل ممکن به انجام رساند. انتخاب یک فرد با استعداد یا علم کمتر بدین معناست که سود یا منفعت دیگری ممکن است لحاظ شده باشد. نردیکی خویشاوندی یا تحصیل منافع دیگر در آینده ممکن است به جای قابلیت اعتماد فرد ،  مورد نظر قرار گرفته باشد .و این مسیر رایج انجام کارها در جامعه است. ارتباط سود و منافع ، از اولویت برخوردار است. اما به هر حال این فرمان قرآن است که بدنبال بهترین و صحیح ترین رفتار در هر موضوعی باشیم.

همانگونه که مشاهده شد، باطن و فطرت نه تنها از افراد می خواهد که به خدا باور داشته باشند و وجود او را بپذیرند ، بلکه وارد شدن در کارهای نیک برای تحصیل رضایت خداوند و هم چنین با فطرت بودن در انجام این کارها را نیز خواهان است. اما بیشتر مردم می پندارند که کافی است به وجود خداوند باور داشته باشند  چنین افرادی در برخی از آیات قرآن بصورت زیر ترسیم شده اند  :

" بگو : «چه کسی شما را از آسمان و زمین روزی می دهد؟ یا چه کسی مالک(خالق) گوش ها و چشمهاست؟ و چه کسی زنده را از مرده و مرده را از زنده بیرون می آورد؟ و چه کسی امور جهان را تدبیر می

کند؟ » بزودی در پاسخ می گویند :«خدا» . بگو : « پس چرا تقوا پیشه نمی کنید و از خدا نمی ترسید ؟». آن است خداوند ، پروردگار حق شما (دارای همه این صفات) با این حال بعد از حق چه چیزی به جز گمراهی وجود دارد ؟! پس چرا از (پرستش) او رویگردان می شوید؟»-سوره یونس آیات31-32

همانگونه که در آیات فوق مشاهده شد ، این افراد به وجود خداوند باور دارند و حتی می پذیرند که خداوند کسی است که به آنها زندگی بخشیده است و کسی است که خلق می کند و می میراند و اینکه اوست خالق و صاحب تمامی چیزها. آنها از باطن و فطرت خود برای بیشتر این ادراک استفاده می کنند و آن را برای پرستش کافی می دانند . اما ، کسی که از باطن و فطرت خود در بالاترین حد استفاده می کند می تواند توانائی خداوند را درک کرده و تحسین کند و بنابراین نسبت به او احساس ترس همراه با احترام داشته باشد . این نوع ترس متفاوت از ترسی است که بطور رایج توسط افراد شناخته می شود، این ترس ، ترس ناشی از دست دادن رضایت پروردگار است. تمامی زندگی انسانی که صاحب چنین ترسی است با تلاش همراه است تا رضایت پروردگار را تحصیل کند. او هیچگونه مرز و حدی را برای نزدیک شدن به خدا نمی شناسد . به عنوان یک حقیقت ، خداوند حضرت ابراهیم(ع) را به عنوان نمونه در قرآن ذکر می کند:

دین و آئین چه کسی بهتر است از آن کس که خود را تسلیم خدا کند و نیکوکار باشد و پیرو آئین خالص و پاک ابراهیم گردد؟! و خداوند ابراهیم را به دوستی خود انتخاب کرد-سوره نسا آیه 125

فردی که تنها براساس هدایت باطن و فطرت خود عمل می کند ، تلاش می کند تا جائی که در توان دارد خداوند قادر و توانا را درک کند و به دوست نزدیک پروردگار تبدیل شود. اما ، از آنجا که او نمی تواند هرگز اطمینان حاصل کند که بالاترین حد از قرب و تسلیم را تحصیل نموده است ، خواست و میل و تلاش او برای رسیدن به آن مقام تا لحظه مرگ او تداوم می یابد.

بنابراین ما می توانیم به این فکر کنیم که چگونه "نزدیکی و قرب به خداوند" و "دوست پروردگار بودن" می تواند بدست آید و کلید رسیدن به آن ، باطن و فطرت ماست.


سهم
logo
logo
logo
logo
logo