ائتلاف ناتو باید بر روی طیفی از اقدامات برای مقابله با مواضع تهاجمی روسیه در دریای سیاه که به سرعت در حال گسترش است، تمرکز و از متحدان خود محافظت کند؛ اقداماتی از جمله تقویت قابلیت‌های هوایی، دریایی و زمینی؛ تقویت توانایی‌های فضایی، امنیت سایبری، توانایی شناسایی، توانایی اطلاعاتی، و ایجاد راهبردهای بازدارنده موثر و معتبر.

به گزارش نکته آنلاین، پایگاه تحلیلی کیت هون نوشت: در هر برهه‌ای از تاریخ،‌ ساختارهای حکومتی موازی ثانویه با دولت‌های اصلی وجود داشته است. این گروه‌های قدرت جایگزین که در دوران ما به نام «دولت در سایه» نیز نامیده می‌‌شوند،‌ گاهی اوقات در کنار دولت هستند و از آن حمایت می‌کنند، اما گاهی اوقات نیز مشکلاتی که برای دولت ایجاد می‌کنند، افزایش می‌یابد. در روم باستان سنا متشکل از اشراف و بود و قدرتی برابر با پادشاهی و امپراطوری داشت. در بریتانیا نیز شورای خصوصی این کشور که اختیاراتی فراتر از خاندان سلطنتی دارد، از قرن 12 به این طرف به بالاترین سطح اختیارات و قدرت اجرایی دست یافته است.

نمونه‌هایی از این نوع ساختار در کتاب‌های مقدس نیز وجود دارد؛ حلقه نزدیکان فرعون که به وی درباره تصمیماتش مشاوره می‌دادند و اعضای حکومت ملکه سبا که وی با آنان درباره امور نظامی مشورت می‌کرد، نمونه‌هایی از این دست هستند. در طول تاریخ جوامع بسته و یا باز بسیاری وجود داشته‌اند که دارای این ویژگی‌ها بودند. دوره‌ای از تاریخ وجود دارد که در آن شوالیه‌های معبد(گروهی نظامی-مذهبی در تاریخ مسیحیت که در قرون وسطی فعالیت می‌کرد و در حدود سال ۱۱۲۹ میلادی توسط کلیسای کاتولیک روم به وجود آمد) و یا چلیپای گلگون(نام انجمن سری فلسفی است که در آلمان قرون وسطی به وسیلۀ کریستین روزنکروز پایه‌گذاری شد) نفوذ بسیاری در قدرت داشتند، گروه‌هایی که قدرت فرمانی و اجرایی آنان بالاتر از پادشاهان و حتی واتیکان بود. با آغاز قرن 18 میلادی، این دولت‌های موازی صلاحیت و اختیارات قانونی را در اختیار خود گرفتند.

با آغاز نیمه دوم قرن بیستم سازمان‌هایی دارای قدرت مافوق محدودیت‌های ملی پدیدار شدند. برای مثال کشورها توان و قدرت اجرایی خود را با سازمان‌های چندملیتی مانند سازمان ملل، ناتو، سازمان پیمان ورشو و یا در دوره‌های بعد اتحادیه اروپا تقسیم کردند. تصمیم‌گیری‌های انجام‌شده در مسکو، بروکسل و یا نیویورک توسط بخش‌ عمده‌ای از نقاط مختلف دنیا به این شهرها تحمیل می‌شد.

در پی وقوع جنگ سرد، گونه جدیدی از این رویه توسعه یافت، جایی که نقش اندیشکده‌ها در کشورها برجسته شد. به نظر می‌رسد قرن 21 دوره‌ای خواهد بود که در آن دولت‌ها توسط اندیشکده‌ها و سازمان‌های غیردولتی که شعبه‌های عملی آن‌ها محسوب می‌شوند، اداره خواهند شد.

در واقع اکنون مشخص شده است که سیا توسط اندیشکده‌های استراتفور و رند اداره می‌شود. اندیشکده چتم‌هاوس بریتانیا و یا برادر کوچکتر آمریکایی آن، یعنی شورای روابط خارجی به جایگاهی تبدیل شده‌اند که در آن سیاست‌های خارجی دو کشور تعیین می‌شود. سیاست‌های اقتصادی را نیز شرکت‌های رتبه‌سنجی مانند مودی و یا Standard & Poor’s اداره می‌کنند.

این سازمان‌های به اصطلاح مستقل و غیرانتفاعی خودمختار هستند. آنان بدون هیچ گونه مسئولیت‌پذیری قدرت را در دست گرفته‌اند. موسسه هریتیج که به عنوان یکی از 10 اندیشکده تاثیرگذار دنیا تلقی می‌شود، در زمینه پیشبرد اهداف و سیاست‌های دولت‌های جمهوری‌خواه ایالات متحده فعالیت می‌کند. موسسه موقوفه کارنگی که در شهرهای واشنگتن، بروکسل، مسکو، بیروت، پکن و دهلی‌نو دارای دفتر است، دارای موقعیتی به عنوان یک مرکز نفوذ در سطح جهانی است. ایجاد طرح و ایده تنها کاری نبود که اندیشکده‌ها در حال انجام آن بوده‌اند. علاوه بر بنیاد جامعه باز(بنیاد سوروس) به طور خاص، بسیاری از اندیشکده‌های دیگر نیز اقدامات خود را در سطح سازمان‌های غیردولتی گسترش داده‌اند. آنان بر دولت‌ها حقیقتا فشار وارد می‌آورند. نخستین فعالیت سازمان اوتپور(یک جنبش سیاسی در صربستان که طی سال‌های 1998 تا 2004 فعالیت می‌کرد)، گروه عملیاتی که مورد حمایت سازمان‌های مختلف از جمله سیا بود، این بود که دولت میلوشویچ را در صربستان سرنگون کند. پس از آن بود که کشورهایی مانند گرجستان، اوکراین، قرقیزستان، بلاروس و مولداوی داشتن جنبش‌های به اصطلاح مردمی را با نام انقلاب‌های رنگی تجربه کردند. بهار عربی نیز که از تونس آغاز شد و به سرعت گسترش یافت، پایه و اساس مشابهی با این مورد داشت.

از طریق این شورش‌ها بود که ایده‌های ایجادشده توسط اندیشکده‌های مختلف در حوزه عملیاتی به مرحله اجرا درآمد. اندیشکده‌ها همچنین در زمینه ظرفیت‌های نظامی نیز به قدرت‌های مافوق محدودیت‌های ملی دست یافته‌اند. برای مثال اندیشکده شورای آتلانتیک به مقر اصلی که در آن استراتژی‌های نظامی ناتو(سازمانی متشکل از 28 کشور دنیا) تعیین می‌‌شد،‌ تبدیل شد. ناتو که در ابتدا یک پیمان دفاعی بود، اکنون در حال حرکت به سمت تبدیل شدن به یک قدرت تهاجمی تحت رهنمودهای شورای آتلانتیک است. اخیرا ناتو تحت پوشش ظاهری اقدامات دفاعی علیه روسیه، شروع به استقرار نیروهای تهاجمی در دریای سیاه و مناطق اطراف اوکراین کرده است. ناتو در این آرایش نظامی جدید پایگاه‌های جدیدی در اروپای شرقی ایجاد و هزاران سرباز را در آن‌ها مستقر کرده است. آریل کوهن، از اعضای شورای آتلانتیک که معمار اصلی استراتژی جدید است، اینگونه و با جملات زیر درباره ضرورت تلاش‌های ناتو برای کنترل فرضی دریای سیاه توضیح داده است:

ائتلاف ناتو باید بر روی طیفی از اقدامات برای مقابله با مواضع تهاجمی روسیه در دریای سیاه که به سرعت در حال گسترش است، تمرکز و از متحدان خود محافظت کند؛ اقداماتی از جمله تقویت قابلیت‌های هوایی، دریایی و زمینی؛ تقویت توانایی‌های فضایی، امنیت سایبری، توانایی شناسایی، توانایی اطلاعاتی، و ایجاد راهبردهای بازدارنده موثر و معتبر.

به نظر می‌رسد این نظریه متخاصمانه به گونه‌ای است که هدف آن تبدیل منطقه دریای سیاه به منطقه منازعه جدید است. این نوع سیاست بسیج کردن نیروها باعث خواهد شد روسیه مجبور به اتخاذ اقدامات ضروری شود، که در عوض دریای سیاه به منطقه‌ای پر از تنش تبدیل خواهد شد، و یا شاید حتی به منطقه‌ تنش‌های سخت و شدید ‌تبدیل شود. برای درک میزان نفوذ شورای آتلانتیک بر سیاست‌های نظامی ایالات متحده آمریکا و ناتو، کافی است مسئله واگذاری پست‌های کلیدی به افراد مختلف را که رئیس‌جمهور اوباما پس از رسیدن به ریاست‌جمهوری در سال 2009 انجام داد، بررسی کنیم. جیمز جونزع رئیس شورای آتلانتیک به عنوان مشاور امنیت ملی رئیس‌جمهور انتخاب شد. سوزان رایس، از اعضای شورا سفیر آمریکا در سازمان ملل شد، و ریچارد هالبروک، دیگر عضو شورا به عنوان نماینده ویژه آمریکا در امور افغانستان و پاکستان منصوب شد. آن‌ماری اسلاوتر، عضو دیگر شورا به عنوان رئیس برنامه‌ریزی سیاسی در وزارت خارجه آمریکا برگزیده شد. چاک هیگل، که جانشین جونز به عنوان رئیس شورا است، پس از چهار سال به عنوان وزیر دفاع انتخاب شد.

پس از آنکه سیاست‌های شورا جایگزین سیاست‌های تعیین‌شده توسط موسسات دولتی ایالات متحده شد، جنگ‌های داخلی در سوریه، یمن و اوکراین آغاز شد. گستره جنگ در عراق، لیبی و افغانستان تشدید شد، داعش ظهور کردٰ، و تلاش‌هایی برای کودتا در ترکیه صورت گرفت. این لیست می‌تواند تا چندین صفحه دیگر نیز ادامه یابد.

امروزه در واشنگتن بخشی از خیابان ماساچوست به نام «راسته اندیشکده‌ها» نامیده می‌شود. گروهی از افراد که بدون نظارت بر فعالیت‌هایشان و با اختیارات و صلاحیت‌های نامعلوم فعالیت می‌کنند و هیچ نوع مسئولیت‌پذیری برای آنان وجود ندارد، اکنون تبدیل به مراکز تعیین سیاست‌های دنیا شده‌اند. از آنجایی که این افراد نظریه برخورد تمدن‌ها را در دستور کار عملیاتی خود قرار داده‌اند، بنابراین بر این باورند که منازعه و درگیری، تجزیه و فروپاشی و ایجاد اختلال و ناآرامی در سطح عمومی و کلی، تنها راه‌حل‌ مشکلات است.

بخش عمده‌ای از این مشکلات ناشی از این ذهنیت معیوب است. برای اینکه بتوانیم جهانی همراه با صلح، دوستی و عشق ایجاد کنیم، باید این نوع حکومت‌داری در سطح جهانی را به شیوه‌ای مطلوب و عالی بازسازی کنیم. اگرچه این حقیقت که ذهنیت سازمان‌های اشاره‌شده در بالا بر روی تنش و جنگ بنا نهاده شده است، نشان می‌دهد که آنان امکان تحقق این موضوع را باور ندارند. با این وجود این فرضیه که توان قدرت‌های در سایه خدشه‌ناپذیر و کامل است، می‌تواند فریبنده باشد؛ این سازمان‌ها تنها به این دلیل موفق عمل کرده و کنترل بسیاری از کشورها را در دست گرفته‌اند که دیگران آنان را شکست‌ناپذیر قلمداد می‌کنند.

با این وجود در عالم واقعیت آن افرادی که اهداف خود را بر پایه صلح و عشق بنا نهاده‌اند، همواره قدرت بیشتری خواهند داشت. ایده‌آل‌های آنان بسیار بزرگتر و اهداف آنان عادلانه و درستکارانه است. اهداف عادلانه در نهایت پیروز خواهد شد. نکته مهم در این زمینه این است که افراد صلح‌جو باید با هم متحد شوند و تحت لوای اتحاد با هم فعالیت کنند. در آن صورت افرادی که معتقدند راه‌حل مشکلات صرفا از طریق تنش میسر خواهد بود، قدرت کامل صلح را مشاهده خواهند کرد، چشم‌انداز خود را تغییر خواهند داد، و در جهت تبدیل دنیا به مکانی بهتر و مطلوب‌تر فعالیت خواهند کرد.

http://nokteonline.com/fa/news/43414/%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D9%86%D9%82%D8%B4-%D8%A7%D9%86%D8%AF%DB%8C%D8%B4%DA%A9%D8%AF%D9%87%E2%80%8C%D9%87%D8%A7-%D9%85%D9%88%D8%B3%D8%B3%D8%A7%D8%AA-%D8%B4%D9%88%D8%B1%D8%A7%D9%87%D8%A7-%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D8%AC%DB%8C%E2%80%8C%D8%A7%D9%88%D9%87%D8%A7-%D9%88-%D8%BA%DB%8C%D8%B1%D9%87-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%AF%D9%86%DB%8C%D8%A7

http://www.harunyahya.com/en/Articles/231682/Alternative-power-centers-running-the-World